پنجشنبه, 06 اردیبهشت 1403

آیکون ها

شب هفتم - اشعار روضه4
یکشنبه, 08 دی 1392 ساعت 11:14

کمان را نگه داشت

سه شعبه سه دستی دهان را نگه داشت

پس از تیر خوردن

خدا چند لحظه زمان را نگه داشت

پسر را زد و

آه برای پدر توان را نگه داشت

پس از ضربه نامرد

به زحمت دو دستی کمان را نگه داشت

برای رقیه

علی تا دم خیمه جان را نگه داشت

زمین تا نیافتد

به خون دلش آسمان را نگه داشت

......................

کمان باز شد

دریغا به حد توان باز شد

چنان که حسین

پس از ضربه ی تیر جانباز شد

چنان خورد که

گلو تا خود استخوان باز شد

به حدی که آه

گلو تیر خورد و دهان باز شد

به خون علی

سر بغض هفت آسمان باز شد

نه حق می دهم

اگر روضه ی روضه خوان باز شد

که در وقت دفن

......................

پر را کشیدند

در آشیان بال کبوتر را کشیدند

نامرد مردم

خلخال های پای دختر را کشیدند

خورشید از شرم

گم شد همین که دید معجر را کشیدند

از کنجکاوی

بر خاک پشت خیمه خنجر را کشیدند

با فکر یک گنج

از حاک با سر نیزه اصغر را کشیدند

خنجر نمی خواست

یک عده پیکر عده ای سر را کشیدند

اجرا شده توسط حاج محمود کریمی | شب هفتم محرم 1392 - چیذر

 

کلیه ی حقوق مادی و معنوی متعلق به مجموعه رسانه ای عبرات می باشد.

1387-1403